حرف خون

هدیه ایی از جنس درد و آگاهی

حرف خون

هدیه ایی از جنس درد و آگاهی

حرف خون

آنچه مرا به حرکت وادار می کند علم به چیزی نیست،اضطرار به آن است،احتیاج به آن است.

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
نویسندگان

گله

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ

من که تسبیح نبودم  تو چرا چرخاندی    مشت بر مهره تنهایی من پیچاندی
مهر دستان تو عادت به دعا کردن داشت    عادتت را به غلط چرخه ایمان خواندی
بر لبت نام خدا بود،خدا شاهد ماست    بر لبت نام خدا بود،مرارقصاندی
قلب صدپاره من مهره صد دانه نبود    تو ولش کردی و این گمشده را ترساندی
جمع کن رشته ایمان دلم پاره شده    من که تسبیح نبودم تو چرا چرخاندی


(دوست)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۸
علی مسعودی

نظرات  (۱)

خسته نباشی...میلادقمر رمضان مبارک...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی